فارسی یک دو سه
ایران: ۱۲:۲۰ بعدازظهر
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳

لطفا واژه مورد نظرتان را به انگلیسی یا فارسی تایپ کنید و کلید جستجو را بزنید   
Farsi123
      
    
                    کلیدهای تلفظ      حالات دستوری
lab|y.rinth
labyrinth  (lab¯ə rinth¯)

شنیدن تلفظ
۱- ماز، پیچراهه، پیچراه
Daedalus constructed a large labyrinth in Crete
ددالوس یک پیچراه بزرگ در جزیره‌ی کرت ساخت.
in a psychological test the mice were taught to find their way through a labyrinth
در یک آزمون روان‌شناسی به موش‌ها یاد دادند که راه خود را در یک
پیچراه پیدا کنند.

۲- (کالبد شناسی) گوش درونی، گوش داخلی، پیچال ۳- (مجازی)
هر چیز پیچاپیچ‌دار، مارپیچ، شکنج، گیج‌کننده، کلاف سر در گم، مخمصه
the area is surrounded by a labyrinth of swamps and rivers
آن ناحیه توسط مازی از مرداب و رودخانه احاطه شده است.
he was lost in a labyrinth of despair
او در پیچراهه‌ی یاس و نومیدی گم شده بود.



contact@farsi123.com

© 2004-2020 Farsi123
Version 7.3 DreamHost PHP 8.1